مدیریت تعارض یعنی مدیریتی که بتواند در شرایط تعارض به بهترین شکل
سازمان را اداره کرده و بین کارکنان و سازمان تعادل ایجاد کند و تعارض
ایجاد شده را از بین ببرد.
بطور کلی مدیریت تعارض فرآیند تشخیص نقش مناسب تعارض در بین گروهها و استفاده مناسب از فنون مربوطه برای برطرف کردن یا تحرک آنها برای اثربخشی سازمانی است.
توانایی برخورد با تعارض و مدیریت آن در موفقیت مدیران نقش ارزندهای دارد.
از دیدگاه سنتی، تعارض اساسا مخرب است.
باید از آن اجتناب کرد و آن را سرکوب کرد و یا به سرعت به حل و فصل آن پرداخت.
از
دیدگاه نوین، تعارض آشکار میان کارکنان، نشانهای از سلامت سازمانی محسوب
میشود؛ چرا که تعارض میتواند مشکلات پنهان را نمایان سازد، آنها را حل
کند و راه را برای افزایش میزان اثربخشی سازمانی و ایجاد تغییرات مناسب
هموار سازد.
چنانه سعی شود با کاربرد راهبردهای مدیریت تعارض، تعارضات از ساختار مناسب برخوردار شوند، امکان افزایش خلاقیت و اثربخشی فراهم میگردد.
تعارض مهمترین عارضه رفتار گروهی میباشد.
مدیری
که اصول اساسی تعارض و مذاکره را میداند، دارای آمادگی بیشترین خواهد
بود تا بهطور موفقیت آمیز با این موقعیتهای اجتناب ناپذیر، برخورد کند.
تعارض میتواند با استفاده از مهارتهایی چون ارتباطات موثر، حل مساله و مذاکره مدیریت شود.
قبل از هر چیز برای اداره تعارض باید آن را شناسایی و تجزیه و تحلیل کرد و علل ایجاد تعارض را مورد بررسی قرار داد.
پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته کلیدی در مدیریت تعارض، انتخاب سبک مناسب جهت بهره برداری موثر از آن است.
زیرا توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد.
اگر
تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه
تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به
مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نایل آید.
منبع : راهبردهای مدیریت تعارض